از نظر حقوقی، کسب و کار تجاری میتواند در دو قالب متفاوت صورت گیرد؛ ۱-اینکه صاحب کسب و کار، بدون تاسیس شرکت، بهطور شخصی به فعالیت تجاری بپردازد یا ۲- با تاسیس شرکت، تجارت مورد نظر را از طریق و به نام شرکت انجام دهد.
با توجه به اینکه هر کدام از قالبهای یادشده، آثار و عواقب حقوقی متفاوتی دارد، این پرسش معقول برای هر صاحب کسب و کاری مطرح میشود که کدام گزینه از نظر حقوقی بهتر است.
۱- فواید کسب و کار شخصی بدون تاسیس شرکت
در مقایسه با کسب و کار شرکتی، کسب و کار شخصی از نظر حقوقی میتواند دارای فوایدی باشد؛
اولا، از نظر حقوقی، با تشکیل شرکت، آورده پرداختی صاحب سرمایه برای تشکیل شرکت، از دارایی شخصی صاحب سرمایه خارج میشود و وارد دارایی شرکت به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل میشود و در اختیار مدیران شرکت قرار میگیرد ولی در کسب و کار شخصی، از نظر حقوقی چنین اتفاقی نمیافتد و صاحب کسب و کار همچنان مالک بلاواسطه سرمایه باقی میماند، به همین دلیل، کنترل صاحب کسب و کار بر سرمایه، در کسب و کار شخصی بیشتر از کسب و کار شرکتی است.
ثانیا، در حالی که در کسب و کار شرکتی، اغلب چند شریک و ذینفع وجود دارند و اختیار تصمیمگیری درباره کسب و کار، بین این شرکا توزیع میشود، در تجارت شخصی، صاحب کسب و کار هیچ شریکی ندارد و از نظر حقوقی تنها تصمیمگیرنده کسب و کار خود است.
ثالثا شرکتداری، بر اساس قانون تجارت، همراه با تشریفات و تکالیف بسیار زیادی مثل ثبت شرکت، برگزاری سالانه مجامع، تعیین هیاتمدیره و تشکیل جلسات، تنظیم سالانه ترازنامه و حساب سود و زیان و بسیاری تشریفات دیگر است. تخلف از انجام بسیاری از این تکالیف میتواند موجب مسوولیتهای جدی حقوقی یا حتی کیفری شود در حالی که چنین تشریفات و تکالیفی، برای تجارت شخصی بدون تاسیس شرکت مصداق پیدا نمیکند.
۲- مزایای کسب و کار شرکتی
کسب و کار از طریق تاسیس شرکت دارای مزایای حقوقی موثری است؛
اولا، در کسب و کارهای بزرگتر که نیاز به سرمایه زیادی دارد، تامین این سرمایه، از طریق شراکت با دیگران ممکنتر بوده و به تامین نقدینگی بیشتری میانجامد. ابزار حقوقی مناسب برای تجمیع نظاممند سرمایههای افراد متعدد برای تجارت، تاسیس شرکت است و تجارت شخصی فاقد چنین امکانی است.
ثانیا، همه انواع شرکتها، از نظر حقوقی دارای سیستم منظم مالکیت، مدیریت، اجرا و نظارت از طریق ارکان قانونی مثل هیاتمدیره و بازرس هستند و صاحب سرمایه را از درگیری شخصی و مستمر برای اداره سرمایه خود فارغ میکند، لذا برای کسب و کارهایی که صاحب سرمایه تمایل یا امکان حضور دائم و مستمر کنار سرمایه خود را ندارد تاسیس شرکت به ویژه نوع سهامی آن بهتر است و سازوکارهای قانونی درباره راهبری شرکت، نیاز صاحب سرمایه به رصد دائم سرمایه خود در شرکت را کاهش میدهد.
ثالثا، مهمترین مزیت حقوقی تاسیس شرکت، کاهش مسوولیت شخصی صاحب سرمایه در مقابل طلبکاران شرکت است زیرا هر چند با تاسیس شرکت، مالکیت آورده صاحب سرمایه به شرکت منتقل میشود و سرمایهگذار بهطور غیر مستقیم و از طریق سهامداری در شرکت ذینفع میشود ولی مسوولیت حقوقی ناشی از تجارت نیز به خود شرکت به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل منتقل میشود و طلبکاران شرکت نمیتوانند برای وصول طلب خود از شرکت به صاحب سرمایه رجوع کنند. به همین دلیل در حالی که در کسب و کار شخصی ریسک مسوولیت شخصی و خطر توقیف دارایی و اموال شخصی صاحب کسب و کار توسط طلبکاران بابت بدهیها بالا است با تشکیل شرکت این ریسک به شرکت منتقل میشود و اصولا دارایی شخصی صاحب سرمایه از این مسوولیت مصون و ایمن میماند.
از این نظر، البته باید به دو ریسک درباره انجام تجارت بهصورت شرکتی توجه داشت؛ اولا در صورت ضرر مالی فعالیت شرکت و از بین رفتن سرمایه شرکت، این ضرر از سرمایه و آورده هر کدام از صاحبان خواهد بود. ثانیا در برخی انواع شرکتها مثل شرکت تضامنی، چنانچه طلبکار شرکت نتواند طلب خود را از شرکت دریافت کند، میتواند، با رعایت تشریفات قانونی، برای وصول طلب خود به هر یک از شرکا رجوع کند و از محل اموال شخصی شرکا، طلب خود را وصول کند.
۳- از نظر مالیاتی نیز کسب و کار از طریق تاسیس شرکت میتواند مزایایی برای صاحب سرمایه داشته باشد
در تجارت شرکتی، تحصیل دو گونه سود و درآمد قابل تصور است؛ ۱-سود فعالیت سالانه شرکت که در نتیجه درآمدها و هزینهها برای شرکت حاصل شود.۲- سود سهام که در نتیجه سود قابل تقسیم شرکت، به سهامدار تعلق میگیرد. از نظر مقررات مالیاتی صرفا سود عملکرد سالانه شرکت است که مشمول مالیات است و لذا سود تقسیم و پرداخت شده به سهامدار با توجه به تبصره ۴ ماده ۱۰۵ قانون مالیاتهای مستقیم مشمول مالیات نیست.
۴-باید توجه داشت توصیه کلی گفته شده درباره کسب و کار از طریق تاسیس شرکت
فقط برای راهاندازی و تاسیس شرکت است نه خرید سهام شرکت تاسیس شده. با توجه به اینکه در بسیاری شرکتها، اطلاعات مالی آنها به درستی در اسناد و دفاتر منعکس نیست لذا ممکن است بر اساس ظاهر داراییها و اسناد، صاحب کسب و کار، شرکتی را به قیمت مشخصی خریداری کند ولی بعد از ورود به شرکت، با وضعیت و بدهیهای افشا نشده مواجه شود و معلوم شود وضعیت مالی شرکت متناسب با قیمت خرید نبوده است بنابراین باید از خرید شرکت بدون اطمینان کافی از صحت اسناد و وضعیت مالی شرکت خودداری کرد (از جمله در بازارهای شفاف و قانونی سهام). در چنین مواردی خرید دارایی، به جای خرید شرکت، کمریسکتر است.
در مطلب دیگری در هفته آینده، خواهیم گفت که از میان انواع شرکتهای رایج از جمله شرکت سهامی و شرکت با مسوولیت محدود، کدام نوع، برای کسب و کار و تجارت مناسبتر است.