این آییننامه بر اساس ماده ۲۱۸ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه ۱۳۶۶ و اصلاحیههای بعدی آن به شرح مواد و تبصرههای ذیل تنظیم، و بعد از تصویب و پانزده روز پس از انتشار آن درروزنامه رسمی کشور به اجرا گذاشته میشود.
کلیات
واژهها و اصطلاحات بکار برده شده در این آییننامه به شرح زیر تعریف میشود :
الف) « سازمان» : سازمان امورمالیاتی کشور.
ب) « قانون»، « ق .م.م» : حسبمورد قانون مالیاتهای مستقیم مصوب۰۳/۱۲/۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی و اصلاحیههای بعدی آن و« ق.م.ا.ا» قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۷/۰۲/۱۳۸۷ مجلس شورای اسلامی.
ج) « واحد مالیاتی» : کوچکترین جزء تقسیمات ساختاری است که براساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی، نوع مؤدیان و یا برحسب وظایف مقرر در « قانون» و از طرف « سازمان» تعیین میشود.
د) « اداره امور مالیاتی» : منظور ازاداره امور مالیاتی درموارد مختلف « قانون» واحد سازمانی مشخصی است که شامل تقسیمات اداری کوچکتر به نام « گروه مالیاتی» میشود و براساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی، نوع مؤدیان و یا برحسب وظایف مقرر در « قانون» با تعداد کافی « واحد مالیاتی دراداره وصول واجراء» تعیین میگردد.
ه) « مؤدی مالیاتی» : به صاحب درآمد اعم از شخص حقیقی وحقوقی که به موجب « قانون » مشمول پرداخت مالیات میباشد.
و) « شخص ثالث» : شخصی که مطابق مقررات قانون مکلف به پرداخت مالیات دیگران بوده و یا پرداخت مالیات دیگری را تعهد و ضمانت کرده و یا وجه نقد، اموال، دارایی و یا مطالبات مؤدی نزد او باشد. شخص ثالث درحکم مؤدی مالیاتی محسوب و از نظر وصول بدهی مالیاتی مطابق این آییننامه با او رفتارخواهدشد.
ز) « مأمور اجراء» : حسب مورد عبارت است از کاردان مالیاتی،کارشناس مالیاتی، کارشناس ارشد مالیاتی، رئیس گروه مالیاتی و رئیس امور مالیاتی.
ح) « مسـئول واحد اجرائیات» : حسب مورد مدیر کل، معاونان مدیر کل، رئیس امورمالیاتی، رئیس گروه مالیاتی وکارشناس ارشد مالیاتی میباشد.
ط) « هیأت اجرایی» : متشکل از نماینده دادگستری و همچنین برحسب نیاز تعدادی از کارمندان با سابقه به عنوان مأموران اجراء و مأموران نیروی انتظامی میباشد که از بین آنها یـک نفر به عنوان سرپرست هیأت اجرایی توسط مسئول اجرائیات انتخاب میشود.
تذکر: اصطلاحات و عناوین شغلی براساس آییننامه موضوع ماده۲۱۹ قانون مالیاتهای مستقیم بوده و در صورت تغییر، اعمال خواهد شد.
فصل اول: شرایط صدوربرگ اجرایی
ماده۱ـ هرگاه مؤدی ظرف مهلت مقرردر ماده ۲۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم نسبت به پرداخت یا ترتیب پرداخت مالیات قطعی شده خود اقدام ننماید اداره امورمالیاتی نسبت به صدور برگ اجرایی معادل بدهی اعم از اصل و جرایم متعلق برای استیفای مالیات از اموال منقول وغیر منقول او اقدام خواهد نمود.
ماده۲ـ برگ اجرایی مطابق تبصره یک ماده ۲۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم تنظیم خواهد شد.
ماده۳ـ برگ اجرایی در سه نسخه تهیه، یک نسخه در پرونده بایگانی، نسخه دیگر به مؤدی ابلاغ و نسخه ثالث با قید تاریخ ابلاغ به امضای مؤدی و مأمور ابلاغ رسیده و برای بایگانی در پرونده مربوط به اجرائیات اداره امورمالیاتی اعاده میشود.
ماده۴ـ مقررات فصل هشتم از باب چهارم قانون مالیاتهای مستقیم در مورد ابلاغ اوراق اجرایی لازمالرعایه می باشد.
فصل دوم : بازداشت اموال
ماده۵ ـ هرگاه مؤدی پس از ابلاغ برگ اجرایی ظرف یک ماه مقرر، کلیه بدهی خود را پرداخت نکند یا ترتیب پرداخت آن را ندهد معادل کلیه بدهی او اعم از اصل و جرایم متعلقه به اضافه ده درصد کل بدهی از انقد و اسهل اموال مؤدی بازداشت خواهد شد. صدور دستور توقیف و دستور اجرای آن به عهده مسئول اجرائیات خواهد بود. هرگاه اموال منقول مؤدی تکافوی بدهی او را ننماید یا به اموال منقول وی دسترسی نباشد از اموال غیرمنقول او به ترتیب مقرر در همین آییننامه بازداشت خواهد شد.
ماده۶ ـ توقیف اموال مؤدی توسط هیأت اجرایی شامل مأمور اجراء و حسب اقتضاء با کمک مأمورین نیروی انتظامی با حضور نماینده دادستان یا دادگاه عمومی بخش به عمل خواهد آمد. عدم حضور مؤدی، بسته یا قفل بودن محلی که اموال در آن است یا امتناع مؤدی و کسان او از بازکردن دَر، مانع عملیات اجرایی نبوده و هیأت مزبور، میتواند دَر را باز و اموال را با تنظیم صورت جلسه بازداشت نماید.
تبصره۱ـ درخواست نمایندگی از دادستان یا دادگاه عمومی بخش، توسط سازمان امورمالیاتی صورت میپذیرد؛ رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور میتواند این اختیار را به مدیران کل و یا بالاترین مقام مسئول مالیاتی ذیربط تفویض نماید. در این صورت دادستان عمومی وانقلاب یا رئیس دادگاه عمومی بخش محل، نسبت به صدور نمایندگی اقدام لازم رامعمول خواهد داشت.
تبصره۲ـ چنانچه دَرِمحلی که اموال درآن قرار دارد، نتوان فیالمجلس بازنمود، هیأت اجرایی مکلف است درِ مزبور و سایرمحل هایی که احتمال ورود میرود را پلمب و لاک و مهر نموده و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت دَر و سایر محلهای پلمبشده را باز و اموال را پس ازتنظیم صورت مجلس، بازداشت نمایند. درصورت وجود سکنه یا موجودات جاندار در محل، هیأت اجرایی هرگونه اقدام لازم را به منظور پیشگیری از خروج اموال به عمل خواهد آورد.
ماده۷ـ در هر موقع که از طرف هیأت اجرایی از نیروی انتظامی یا سایر ضابطین قضایی استمداد شود، ضابطین مربوط مکلفند فوراً اقدام لازم را معمول دارند و در صورت تأخیر و مسامحه یا تعلل یاعدم انجام وظیفه، مراتب صورت جلسه و به دادسرای عمومی و انقلاب یا دادگاه عمـومی بخش محل، گزارش تا طـبق مقررات مربوط تحت تعقیب قرار گیرند.
ماده۸ ـ بازداشت اموال زیر ممنوع است:
اموال مذکور در ماده ۲۱۲ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۳/۱۲/۱۳۶۶ با آخرین اصلاحات مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰؛
تبصره۱ـ هرگاه نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده، شخص ثالث اظهارحقی نماید، اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی بوده که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف باشد، توقیف رفع میشود؛ در غیر این صورت عملیات اجرایی تعقیب میگردد و مدعی حق برای اثبات ادعای خود میتواند به هیأت موضوع ماده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم شکایت کند. این هیأت در صورتی که ادعای شاکی را وارد دانست، قرار رفع توقیف اموال را صادر مینماید. قرار صادره قطعی و لازمالاجرا میباشد. دراین صورت قسمت اجرائیات اداره امور مالیاتی باید سایر اموال شناسایی شده مؤدی را توقیف نماید.
تبصره۲ـ چنانچه، اموال مؤدی در جایی باشد که دَرِ آن بسته باشد و از بازکردن آن خودداری نمایند، هیأت اجرایی حسب مورد با حضور مأمور نیروی انتظامی یا ضابطین قضایی یا دهبان یا دهدار محل، برای بازکردن دَر و توقیف مال اقدام لازم معمول میدارد و در مورد بازکردن محلی که کسی در آن نیست، حسب مورد نماینده دادستان یا دادگاه عمومی بخش محل، نیز باید حضورداشته باشد.
تبصره۳ـ توقیف مال غیرمنقولی که سابقه ثبت ندارد، به عنوان مال مؤدی، هنگامی جایز است که مؤدی در آن تصرف مالکانه داشته باشد و یا مؤدی به موجب حکم قطعی نهایی مالک شناخته شده باشد.
ماده۹ـ هرگاه اموال در حال بازداشت بین مؤدی و شخص یا اشخاص دیگری که بدهی مالیاتی ندارند مشاع و مشترک باشد، در این صورت اگر از طرف شخص یا اشخاص مذکور دلیل مؤثری ارائه شود که مبین میزان سهم هر یک باشد، نسبت به بازداشت سهم معین مؤدی ازمال مذکور اقدام، والاّ فرض به تساوی سهم یا سهام هر یک شده و در حدود سهم مؤدی از اموال مورداشاعه بازداشت خواهدشد.
تبصره ـ ازاموال منقول موجود در محل سکونت زوجین، آن چه معمولاً و عادتاً مورداستفاده اختصاصی زن باشد، متعلق به زن و آن چه مورداستفاده اختصاصی مرد باشد، متعلق به شوهر و بقیه از نظر مقررات این آییننامه مشترک بین آنان به شمار میآید، مگر این که مدعی، خلاف آن را طی شکایتی که به هیأت موضوع ماده۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم تقدیم میدارد، ثابت نماید.
ماده۱۰ـ قبل از بازداشت اموال صورتجلسهای تهیه میشود که در آن مشخصات کلیه اموال مورد بازداشت نوشته میشود؛ در صورت لزوم کیل، وزن و عدد آن؛ در مورد طلا و نقرهآلات، عیار تقریبی آنها تعیین و در صورت مجلس قید میگردد؛ در جواهرات عدد و اندازه و صفات و اسامی سایر مشخصات آنها؛ درکتاب، اسم کتاب و نویسنده و تاریخ چاپ و در کتب خطی، مشخصات آنها بطور کامل؛ در تابلو و پردههای نقاشی موضوع پرده و تابلو، طول و عرض آنها و اسم نقاش اگر ممکن باشد؛ در مالالتجاره ـ چه در انبار و چه در جای دیگر ـ نوع مالالتجاره و شماره و عدل و نمره و رنگ و سایر مشخصات آنها تصریح میشود؛ درسهام و اوراق بهادار، شماره و مبلغ اسمی و نوع آنها و در مورد سایر اموال، مشخصات مربوط به آن مال در صورت مجلس معین میشود. همچنین در صورت ریز اموال، نو و یا مستعمل بودن آن قید میگردد.
تبصره ـ صورت مجلس مذکور باید امضاء، علامت گذاری وممهور به مهر اجراء و هیأت اجرایی گردد و درصورت لزوم قیطان کشی وبرگ شماری شود.
ماده۱۱ـ اگر در نوشتن صورت مجلس اموال اشتباهی رخ دهد باید در آخر همان صورت مجلس، تصحیح و به امضای هیأت اجرایی و مؤدی و شهود در صورت حضور برسد؛ درصورت عدمحضور مؤدی، نمایندگان مذکور در ماده ۶ این آییننامه آن را امضاء میکنند. تراشیدن و پاک کردن و نوشتن بین سطور ممنوع است.
ماده۱۲ـ صورت مجلس اموال بازداشتشده دارای تاریخ روز، ماه وسال با تمام حروف بوده وکلیه صفحات آن به امضای اشخاصی که در موقع بازداشت حضور دارند با ذکر نام و مشخصات و سمت هر یک میرسد و چنانچه از امضاء امتناع نمایند مراتب در صورت مجلس قید خواهد شد.
ماده۱۳ـ اموال مورد توقیف به قید فوریت به وسیله کارشناس ارشد مالیاتی ارزیابیشده و پس از تأیید رئیس گروه مالیاتی ـ که درصورت عدم تأیید، نظر رئیس گروه مالیاتی ملاک عمل خواهد بود ـ یک نسخه از برگ ارزیابی به مؤدی ابلاغ خواهد شد. چنانچه مؤدی نسبت به ارزیابی مذکور معترض باشد، میتواند ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ، کتباً از اداره امور مالیاتی تقاضا نماید که ارزیابی به وسیله کارشناس رسمی دادگستری یا خبره بعمل آید. در این صورت وقتی به درخواست مزبور ترتیب اثر داده خواهد شد که حقالزحمه کارشناس طبق مقررات مربوط تودیع و قبض آن به اجرائیات اداره امورمالیاتی ارائه شود؛ گزارش کارشناس رسمی یا خبره باید ظرف مدت پانزده روز از تاریخ تقاضای مؤدی تهیه و توسط کارشناس رسمی دادگستری یا خبره به اجرائیات اداره امور مالیاتی مربوط ارائه گردد.
تبصره۱ـ حـقالزحمه کارشناس رسمی دادگسـتری یا خبره ـ که به قید قرعه از میان سه برابر تعداد موردنیاز انتخاب میشود ـ در هر صورت طبق مقررات برعهده مؤدی میباشد.
تبصره۲ـ چنانچه ویژگی اموال بازداشتشده بهگونهای باشد که برای ارزیابی نیاز به مهلت بیشتری باشد، به تشخیص اداره امور مالیاتی با توجه به دلایل توجیهی و درخواست استمهال کارشناس و یا ارزیاب ذیربط، حداکثر تا پانزده روز افزون بر مهلت یادشده تمدید خواهد شد.
ماده۱۴ـ هرگاه اختلاف ارزیابی کارشناس رسمی دادگستری یا خبره منتخب مؤدی با ارزیابی اداره امور مالیاتی کمتر از پانزده درصد باشد، نظر کارشناس یا خبره منتخب، ملاک عمل قرار خواهد گرفت؛ در غیر این صورت نظر کارشناس رسمی یا خبره به عنوان قیمت پایه قطعی فروش، ملاک عمل قرارخواهد گرفت.
ماده۱۵ـ اموالی که باید توقیف شود در محلی که هست توقیف و برحسب نیاز و موقعیت محل ورودیها و خروجی ها با رعایت تبصرههای ماده ۶ این آییننامه پلمب و یا درصورت لزوم به جای محفوظی منتقل خواهد شد.
تبصره۱ـ حمل مواد قابل احتراق و انفجار به محل دیگر ممنوع است، مگر این که محل فعلی، مناسب تشخیص داده نشود. دراین صورت مواد توقیفشده باید به شخص مسئولی ـ وفق مقررات ماده ۱۷ این آییننامه ـ سپرده شود.
تبصره۲ـ تعیین محل نگهداری اموال توقیفی با هیأت اجرایی خواهد بود. در صورت لزوم انتقال اموال به محل دیگر، موضوع باید با ذکر دلیل در صورت مجلس قیدگردد.
تبصره۳ـ محل محفوظ به مکانی اطلاق میشود که براساس نوع کالا و با رعایت جوانب ایمنی و برحسب عرف مسلم برای نگهداری اموال مناسب باشد.
ماده۱۶ـ اموال ضایعشدنی و یا اموالی که بهای آن متناسب با هزینه نگهداری نباشد، فوراً و بدون انجام تشریفات فروخته میشود.
تبصره ـ تشخیص اموال ضایع شدنی براساس عرف مسلم و پیشنهاد هیأت اجرایی وتأیید اداره امورمالیاتی خواهد بود.
ماده۱۷ـ هیأت اجرایی برای حفاظت اموال مورد توقیف، شخص معتمدی را به عنوان حافظ اموال ـ و در صورت امکان با موافقت مؤدی ـ تعیین میکند که مسئولیت حفاظت اموال و یا حسب مورد حفاظت پلمبهای الصاقی برابر صورت مجلس تنظیمی را بر عهده دارد. حافظ اموال حق جابجایی اموال را ندارد. حدود وظایف و مسئولیتهای حافظ اموال و عنداللزوم مراقب، توسط هیأت اجرایی به وی تفهیم میشود.
ماده۱۸ـ در صورتی که بین مؤدی و مأمور اجرای مربوط در تعیین حافظ اموال توافق حاصل نشود، اتخاذ تصمیم قطعی با مسئول اجرائیات مربوط است. پس از تعیین حافظ اموال یک نسخه از صورت ریز اموال توقیفی به او تسلیم و از وی رسید گرفته میشود.
ماده۱۹ـ هرگاه برای اموال مورد توقیف، حافظ اموال پیدا نشود و آن اموال درجای محفوظ و معینی باشد؛ درهمان محل، توقیف و ورودیها و خروجیهای آنجا به وسیله مأمور اجراء پلمب خواهد شد. درغیر این صورت اموال توقیفی با رعایت تبصرههای ۲ و ۳ ماده ۱۵ این آییننامه به جای محفوظی منتقل و محل ورود و خروج پلمب میشود؛ به هرحال هر اقدام لازم دیگری برای حفاظت کامل اموال تا سرحد امکان انجام خواهد شد.
ماده۲۰ـ در صورتی که جای محفوظ و معینی پیدا نشود مأمور اجراء به هریک از اموال درجایی که هست کاغذی الصاق، و محل الصاق را لاک و مهر و مراتب را درصورت ریزِ اموال توقیفی ذکر خواهدکرد. و در چنین صورتی صاحب مال هم حق دارد محل الصاق مهر خود را پهلوی مهر مأمور اجراء بزند. در این گونه موارد مأمور اجراء موظف است اقدام مقتضی برای حفاظت از اموال بازداشتشده معمول یا تـرتیب انـتقال سریع آن را به جای محفوظی بدهد.
ماده۲۱ـ هرگاه مؤدی حین بازداشت اموال حاضر باشد و از جهات مواد ۸ ، ۹ و ۱۱ این آییـننامه، ایرادی وارد ننماید بعداً از جهات مذکور حق اعتراض نخواهد داشت؛ در صورتی که ایراد و اعتراضی داشته باشد خلاصه آن در ذیل صورت مجلس توقیف اموال ترجیحاً توسط خود او و یا نماینده وی نوشته خواهد شد.
ماده۲۲ـ هرگاه مدت بازداشت باعث فساد بعضی از اموال توقیفی شود از قبیل فرش و پارچههای پشمی و غیره، اموال مزبور را باید جدا و به نحوی بازداشت کرد که بتوان سرکشی و مراقبت نمود؛ در مواردی که مسئولیت مراقبت و سرکشی اموال بازداشتی به عهده شخص دیگری گذاشته شده است، حافظ اموال ملزم به نظارت بر اقدامات نامبرده برای جلوگیری از فساد این قبیل اموال خواهد بود و در صورت مسامحه و غفلت مراقب و حافظ اموال اگر خساراتی وارد شود نامبردگان متضامناً مسئول جبران خسارت وارده خواهند بود.
ماده۲۳ـ حافظ و مراقب اموال بازداشتی حق ندارند اموال توقیفی را به هیچ وجه مورد استفاده قرارداده و یا در اختیار دیگری قرار دهند و یا بدون اجازه کتبی مسئول اجرائیات، آن را به محل دیگری انتقال دهند و در صورتی که بر اثر تخلف آنها و یا تعدی و تفریط نسبت به اموال بازداشتی خسارتی وارد شود ملزم به جبران خسارت وارده خواهند بود.
ماده۲۴ـ هیأت اجرایی مکلف است،گزارشی از عملیات خود را در پنج نسخه حسب نوع مال به شرح ماده ۱۲ این آییننامه تنظیم و به امضای حاضرین رسانده و نسخهای ازآن را به انضمام صورت مجلس اموال توقیفی درقبال اخذ رسید به ترتیب به مسئول اجرائیات، حافظ اموال، نماینده دادستان و مؤدی تسلیم و یک نسخه از آن را در پرونده اجرائیات نگهداری نماید.
تبصره۱ـ نسخهای از صورت مجلس تنظیمی در مورد وسائط نقلیه موتوری توسط اداره امورمالیاتی، به اداره راهنمایی و رانندگی محل یا ادارهای که حسب مورد مسئول صدور مجوز نقل و انتقال وسیله نقلیه میباشد ارسال و کتباً اعلام میشود که وسیله نقلیه مذکور در قبال بدهی مؤدی بازداشت بوده و نقل و انتقال آن ممنوع است. مرجع مذکور به محض وصول اطلاعیه فوق، توقیف و ممنوعالمعاملهبودن وسیله نقلیه را در دفاتر مربوط قید و دستور توقیف آن را به واحدهای ذیربط صادر و ضمن جلوگیری از تردد آن، نتیجه اقدامات خود را ظرف مدت یک هفته به اداره امور مالیاتی اعلام نماید.
تبصره۲ـ در مورد بازداشت حقالامتیاز و قطع مکالمه تلفن اعم از ثابت و همراه، دستور بازداشت به امور مشترکین مخابرات محل اعلام میگردد. امور مذکور حسب مورد و برطبق درخواست اداره امور مالیاتی مکلف است پس از قطع مکالمه، نقل و انتقال آن را ممنوع و در دفاتر مربوط ثبت نموده و مراتب را ظرف مدت یک هفته به اداره امور مالیاتی و مؤدی مالیاتی اعلام دارند.
تبصره۳ـ درمورد بازداشت حقوق مادی مالکیتهای فکری و معنوی، دستور بازداشت به اداره ثبت اسناد و املاک محل اعلام میگردد. اداره ثبت اسناد و املاک برابر درخواست اداره امور مالیاتی مکلف است نقل و انتقال حقوق مادی مالکیتهای فکری و معنوی مورد بازداشت را ممنوع و در دفاتر مربوط ثبت و مراتب را ظرف مدت یک هفته به اداره امورمالیاتی و مؤدی مالیاتی اعلام دارد.
ماده۲۵ـ به شخص حافظ اموال در صورتی که غیر از مؤدی باشد حقالحفاظ تعلق میگیرد. مسئول اجرائیات حق الحفاظ را بابت حقالزحمه حافظ یا کرایه محل برای حفظ اموال و یا مخارج ضروری دیگر با توجه به عرف معمول محلی تعیین خواهد نمود. پرداخت این مخارج کلاً به عهده مؤدی است.
ماده۲۶ـ هرگاه حافظ اموال از تحویل اموالی که در حفاظت او قرار دارد به هیأت اجرایی خودداری نماید، اداره امورمالیاتی معادل اموال بازداشتشده، ازاموال شخص حافظ اموال، بازداشت و طبق مقررات به فروش میرساند.
تبصره ـ درهریک ازموارد مذکور درمواد ۲۳ الی ۲۶ و ۲۹ این آییننامه که فعل یا ترک فعل حافظ اموال یا شخص ثالث و یا قصور و تقصیر وی متضمن عمل مجرمانهای وفق قوانین موضوعه باشد و یا منجر به بروز خسارت نسبت به اموال و یا ضایعشدن و یا تلف شدن بعض یا کل اموال تحویلی و توقیفی و یا دخل و تصرف برخلاف قوانین گردد حسب مورد متخلف ازسوی دادستان انتظامی مالیاتی نزد مراجع صالح تحت تعقیب کیفری قرار میگیرد.
فصل سوم : بازداشت اموال منقول نزد شخص ثالث
ماده۲۷ـ هرگاه مؤدی کتباً یا شفاهاً اعلام نماید که وجه نقد، اموال منقول، ودیعه یا مطالبات یا مازاد وثیقه، و یا بطور کلی هر چیزی که ارزش مالی داشته باشد متعلق به او نزد شخص ثالثی (اعم از حقیقی یا حقوقی) است و یا اداره امور مالیاتی به هرنحو از چنین امری مطلع شود مکلف است از آن اموال و یا وجه معادل بدهی اعم از اصل و جرایم متعلقه و ده درصد وجه بدهی موضوع ماده ۵ ایـن آییننامه و سایر هزینههای اجرایی بازداشت، و توقـیفنامهای در دو نسـخه با درج ساعت و تـاریخ مراجعه تهیـه و یک نسـخه از آن را به شخص ثالث که مال یا وجه نقد و یا مطالبات مالی نزد اوست ابلاغ و در نسخه ثانی رسید اخذ نماید.
ماده۲۸ـ شخص ثالث مکلف است در زمان ابلاغ توقیفنامه، وجه نقد، اموال و مطالبات اعم از نقدی و غیرنقدی نزد خود را در متن توقیف نامه اعلام و نسبت به حفظ و حراست آن اقدام و حسب درخواست اداره امورمالیاتی عمل نماید، والا اداره امور مالیاتی معادل بدهی از وجه یاقیمت آن اموال را ازشخص ثالث وصول خواهد کرد و این نکته در توقیفنامه قید میشود.
ماده۲۹ـ هرگاه شخص ثالث اعم از حقیقی یا حقوقی که اموال موضوع ماده ۲۷ این آییننامه متعلق به مؤدی نزد او توقیف شده است:
الف) ازتحویل عین اموال به مأموران اجراء به محض مطالبه خودداری نماید.
ب) چنانچه طلب، وجه نقد یا طلب حال باشد به محض مطالبه از واریز آن به حسابی که ازطرف سازمان امورمالیاتی تعیینشده خودداری نماید.
ج) در مورد طلبی که مهلت پرداخت آن درتاریخ ابلاغ توقیف نامه منقضی نگردیده به محض انقضای مهلت آن به حساب مزبور واریز ننماید.
د) درمورد مازاد وثیقه و یا رهن، پس از فروش و کسر هزینهها مطابق مقررات، از پرداخت مازاد خودداری نماید.
ه) از تسلیم یا تحویل و یا رد و یا به قبض دادن حقوق مالکیتهای فکری معنوی و سایر حقوق از قبیل سرقفلی، حقالامتیاز، حق اکتشاف و اختراع، حق استخراج، موافقت اصولی، جوایز، حق انتفاع و… خودداری نماید؛
مستنکف محسوب و علاوه بر این که معادل بدهی از اموال شخصی او بازداشت و به فروش خواهد رسید، درصورتی که عمل وی منطبق با تبصره ماده ۲۶ این آییننامه باشد با وی وفق مقررات مربوط رفتارخواهد شد و درصورت واریز وجه یا طلب به حساب مذکور یا تسلیم عین یا حق یا شیء ،گواهی اجرائیات اداره امور مالیاتی صادر و به شخص ثالث تسلیم میگردد. این گواهی به منزله برائت ذمه ثالث درقبال بدهکار مالیاتی و نیز برائت ذمه بدهکار مالیاتی درقبال سازمان امور مالیاتی به میزان مال مربوط پس ازوضع مخارج احتمالی خواهد بود.
ماده۳۰ـ هرگاه شخص ثالث، منکر وجود تمام یا قسمتی از طلب، وجه نقد یا اموال منقول مؤدی نزد خود باشد باید ظرف مدت سه روزکاری از تاریخ ابلاغ توقیفنامه مراتب را کتباً به اداره امور مالیاتی ذیربط اطلاع داده و رسید دریافت نماید. در این صورت عملیـات اجرایی نسبت به مورد ادعـای شخص ثالث متـوقف میشود و قسـمت اجراء میتواند برای اثبات وجود وجوه و اموال یا مطالبات در نزد شخص ثالث به مرجع صلاحیتدار مراجعه نماید. مرجع صلاحیتدار موضوع را به قید فوریت و خارج از نوبت رسیدگی مینمـاید در صورتی که اطلاع مزبور داده نشود شخص ثالث مکلف است وجه نقد یا سایر اموال را به اداره امورمالیاتی ذی ربط تسلیم نماید؛ اگر اعتراضی داشته باشد به مرجع صالح شکایت کند.
تبصره۱ـ درمواردی که وجود اموال یا وجوه یا حقوق موضوع ماده ۲۷ این آییننامه نزد شخص ثالث طبق اسناد رسمی محرز باشد، صرف انکار شخص ثالث، مانع از ادامه عملیات اجرایی نمیباشد و اگر شخص ثالث از تسلیم اموال یا وجه یا حقوق مذکور توقیفشده نزد وی امتناع نماید و اداره امورمالیاتی به آن مال دسترسی پیدا نکند معادل قیمت و هزینههای آن از اموال وی توقیف و به فروش خواهد رسید.
تبصره۲ـ چنانچه وجود وجوه و یا اموال یا حقوق موضوع ماده ۲۷ این آییننامه مورد ادعای قسمت اجراء در نزد شخص ثالث در مراجع صلاحیتدار به اثبات برسد و بدهی مالیاتی معادل آنچه نزد شخص ثالث است پرداخت نشده و یا نشود، شخص منکر به تأدیه وجوه و مطالبات وتحویل اموال یا قیمت آن و هرنوع هزینه مترتبه ملزم خواهد شد. جمع این مبالغ ازطریق فروش اموال وی وصول خواهد شد.
فصل چهارم : فروش اموال منقول
ماده۳۱ـ هرگاه مؤدی تا انقضای ده روز از تاریخ توقیف اموال، بدهی خود را تأدیه ننماید اموال توقیف شده از طریق مزایده و انتشار آگهی، به فروش رسیده وکلیه بدهی و هزینهها از حاصل فروش برداشته میشود؛ مگر این که مؤدی راجع به پرداخت بدهی با اداره امور مالیاتی توافق نماید که در این صورت با اجازه سازمان امورمالیاتی کشور با رعایت موضوع ماده ۱۶۷ قانون مالیاتهای مستقیم با اخذ وثیقه ملکی یا تضمین مناسب تقسیط خواهد شد.
ماده۳۲ـ آگهی فروش بلافاصله پس از انقضای مدت مقرر در ماده ۳۱ این آییننامه منتشر و حاوی نکات ذیل میباشد:
1ـ نوع اموال بازداشتشده و تصریح بر توقیف بودن اموال و کیفیت تصرف؛
2ـ روز و ساعت و محل فروش؛
3ـ قیمت پایه که مزایده از آن شروع میشود؛
4ـ در مورد وسائط نقلیه موتوری، نوع، نام کارخانه سازنده، سال ساخت، شماره پلاک انتظامی، رنگ، شماره موتور و شاسی و میزان بدهی معوقه وسائط نقلیه؛
5 ـ در مورد حقالامتیاز تلفن اعم از ثابت و همراه، ذکر شماره آن و میزان بدهی معوقه؛
6 ـ درمورد حقوق مالکیت های فکری ومعنوی مشخصات حقوق مذکور.
تبصره ـ برای شرکت در مزایده، تودیع سپرده نقدی یا ضمانتنامه بانکی به میزان ده درصد قیمت پایه می باشد.
ماده۳۳ـ روز فروش باید طوری معین شود که فاصله بین انتشار آگهی فروش تا روز مزبور کمتر از ده روز نباشد. در مورد اموال سریعالفساد و یا اموالی که نگهداری آنها باعث هزینه زیاد است موعد مناسب با وضعیت اموال تعیین میشود.
ماده۳۴ـ اموال منقول بازداشتشدهای که قیمت مجموع آن بیش از بیست میلیون ریال نباشد بدون انتشار آگهی از طریق حراج فروخته خواهد شد.
تبصره ـ رقم مزبور با توجه به تغییر شاخص قیمت کالاها هر سه سال یک بار توسط رئیس سازمان امور مالیاتی کشور قابلتغییر بوده و پانزده روز پس از نشر در روزنامه رسمی لازمالاجرا میباشد.
ماده۳۵ـ آگهی فروش باید به معابر عمومی، محل اداره امور مالیاتی و محل استقرار اموال الصاق و در سایت الکترونیکی سازمان امور مالیاتی کشور اعلام و یک نوبت در یکی از روزنامهها درج شود.
ماده۳۶ـ درصورت تغییر روز فروش، با رعایت مواد بالا آگهی تجدید میشود.
ماده۳۷ـ تصنیفات، تألیفات و ترجمههای چاپی که هنوز برای خرید و فروش منتشرنشده، بدون رضایت مصنف یا مؤلف یا مترجم یا قائم مقام یا وراث و یا نماینده قانونی آنها به معرض فروش گذاشته نمیشود.
ماده۳۸ـ مؤدی میتواند مثل سایر اشخاص در مزایده شرکت نماید ولی مأموران اجراء و مباشرین فروش و اقارب درجه اول آنها حق شرکت در مزایده را ندارند.
ماده۳۹ـ مؤدی میتواند تقدم و تأخر فروش را نسبت به اموال بازداشتشده تقاضا کند، این تقاضا درصورتی پذیرفته خواهد شد که به وصول مطالبات لطمه وارد نسازد.
ماده۴۰ـ شخصی که بالاترین قیمت را اعلام میدارد برنده مزایده شناخته میشود و باید ظرف مدت ده روز، تمام قیمت را به حسابی که از طرف سازمان امور مالیاتی کشور تعیین میشود واریز نماید؛ در صورت انصراف، سپرده دریافتی به نفع دولت ضبط و به حساب خزانه واریز خواهد شد و اموال مورد مزایده به نفر دوم با حفظ شرایط مذکور فروخته میشود.
ماده۴۱ـ هزینه نشر آگهی و حقالحفاظ و سایر مخارج به عهده مؤدی و به حساب او منظور میشود.
ماده۴۲ـ هرگاه اموال به قیمت ارزیابیشده، خریدار نداشته باشد، اداره امور مالیاتی باید با رعایت مدت مذکور درماده ۳۳ این آییننامه، آگهی فروش را با قیمت پایه تجدید نماید و چنانچه برای بار دوم نیز خریداری پیدا نشود برای بار سوم آگهی منتشر و در آن قید مینماید اموال توقیفی به هر قیمتی خریدار داشته باشد از طریق حراج به دفعات فروخـته خواهد شد. این موضوع بایستی قبل از مزایده طی اخطاری به صاحب مال ابلاغ شود و چنانچه حاصل فروش تکافوی بدهی مؤدی را نکند، اجرائیات اداره امور مالیاتی از اموال دیگر مؤدی تا میزان بقیه بدهی او بازداشت و طبق مقررات این آییننامه به فروش میرساند.
تبصره ـ چنانچه پس از تنظیم صورت جلسه فروش اموال معاذیر قانونی در جهت انتقال برای اجراء بوجود آید اداره مزبور میتواند ضمن استرداد سپرده برنده مزایده، مجدداً آگهی مزایده منتشر نماید.
ماده۴۳ـ جلسه فروش اعم از مزایده و حراج با حضور نمایندگان دادستان عمومی وانقلاب و دادستان انتظامی مالیاتی برگزار و صورت مجلس به امضای نمایندگان مذکور و بالاترین مقام اداره کل امور مالیاتی یا نماینده قانونی وی میرسد.
ماده۴۴ـ اموال منقولی که دراجرای مقررات این آییننامه به فروش رسیده، و نیاز به تنظیم سند رسمی انتقال دارد و مؤدی برای امضای سند انتقال به خریدار در دفترخانه اسناد رسمی حاضر نشود و یا به طور کلی نسبت به فراهم آوردن شرایط انتقال رسمی اقدام ننماید، اداره کل امورمالیاتی ضمن ارسال مستندات و مدارک لازم به ضمیمه صورت مجلس آخرین مزایده به یکی از دفاتر اسناد رسمی و سایر مراجع قانونی، نماینده اداره کل امور مالیاتی را برای انجام کلیه امور و امضای سند انتقال معرفی خواهد نمود که به نمایندگی ازطرف مؤدی اقدامات لازم را انجام داده و سند انتقال را امضاء نماید.
ماده۴۵ـ در مـواردی که در اجرای مقـررات این آییننامه برای اموال منقول مورد مزایده خریداری پیدا نشود، در صورت صلاحدید سازمان امورمالیاتی کشور با تملک آن، مراتب به ضمیمه صورت مجلس آخرین مزایده به منظور تنظیم سند انتقال به نام سازمان امور مالیاتی کشور به یکی از دفاتر اسناد رسمی اعلام خواهد شد. در صورتی که مؤدی حاضر به امضای سند انتقال و یا فراهم آوردن شرایط انتقال نشود نماینده اداره کل امور مالیاتی به نمایندگی از طرف مؤدی، کلیه شرایط را فراهم نموده و سند انتقال را امضاء خواهد کرد.
فصل پنجم : بازداشت اموال غیرمنقول و فروش آن
ماده۴۶ـ در صورتی که اموال منقول مؤدی برای استیفای طلب دولت کافی نباشد، اداره وصول واجراء نسبت به بازداشت و فروش اموال غیرمنقول مؤدی با رعایت ماده ۲۱۲ قانون مالیاتهای مستقیم بر طبق مقررات آتی اقدام مینماید.
ماده۴۷ـ بازداشتنامه اموال غیرمنقول در چهار نسخه تهیه و نسخه چهارم بلافاصله به اداره ثبت اسناد و املاک محل ارسال میشود. اداره ثبت اسناد و املاک مربوط، به محض وصول اطلاعیه مذکور و در صورت تعلق ملک به مؤدی یا مؤدیان، توقیف بودن ملک را در دفاتر مربوط قید و موقوفالمعامله بودن آنرا در پرونده ثبتی منعکس نموده و نتیجه اقدامات را ظرف مدت یک هفته به اداره امورمالیاتی ذیربط اعلام می دارد.
تبصره ـ مسئول اجرائیات عنداللزوم میتواند با ارائه مشخصات کامل سجلی مؤدی از اداره ثبت اسناد و املاک در مورد وجود املاک به نام مؤدی یا هر نوع حق متعلق به مؤدی را استعلام نماید، اداره ثبت اسناد و املاک مکلف است حداکثر ظرف مدت یک هفته مشخصات کامل ثبتی ملک و یا املاک و یا هر نوع حق متعلق به مؤدی را کتباً به ادارات استعلامکننده، اعلام نماید.
ماده۴۸ـ درصورتی که مال غیرمنقول یا حقوق متعلق به مؤدی درآمدی داشته باشد، برابر مقررات این آییننامه درآمد مزبور تا زمان فروش ملک، بازداشت و در صورت وصول به عنوان قسمتی از بدهی مؤدی محسوب خواهد شد. در صورتی که درآمد مزبور تکافوی بدهی مالیاتی مؤدی را نماید از فروش ملک خودداری میگردد.
ماده۴۹ـ اداره امور مالیاتی مکلف است، برای فروش اموال غیرمنقول، اعلانی مشتمل بر: نام ونام خانوادگی مؤدی، نوع و کاربری، محل وقوع، مساحت تقریبی عرصه و اعیان، مبلغ بدهی مؤدی و سایر مشخصات آن را با تصریح به این که تمام ملک یا قسمتی از آن فروخته میشود، علت فروش، روز و ساعت، محل فروش، قیمتی که مزایده از آن شروع خواهد شد و سایر شرایط قانونی مربوط از جمله مفاد تبصرههای ماده ۲۱۵ قانون مالیاتهای مستقیم را قید و منتشر نماید.
ماده۵۰ ـ برای شروع مزایده در مورد املاک، حداقل قیمت ملک به بهای روز، که از طرف کارشناس اداره امور مالیاتی و یا کارشناس رسمی دادگستری یا خبره تعیین خواهد شد، مأخذ فروش قرارخواهدگرفت.
ماده۵۱ ـ مقررات فصل چهارم این آییننامه در مورد فروش اموال غیرمنقول نیز حسب مورد جاری میباشد. ضمناً چنانچه بعد از مزایده نوبت دوم خریداری برای ملک مورد مزایده پیدا نشود درصورت اقتضاء طبق مقررات ماده ۲۱۵ قانون مالیاتهای مستقیم عمل خواهد شد.
ماده۵۲ ـ پس ازانجام مزایده، تنظیم و امضای صورت مجلس و صدور سند موکول به انقضای یک ماه ازتاریخ تنظیم صورت مجلس یادشده خواهد بود. هرگاه مؤدی ظرف این مدت نسبت به پرداخت کلیه بدهی خود به اضافه ده درصد موضوع ماده ۲۱۱ قانون مالیاتهای مستقیم اقدام و هزینههای متعلقه را پرداخت نماید از ملک مزبور رفع بازداشت به عمل خواهد آمد.
ماده۵۳ ـ درصورتی که مؤدی پس از انقضای یک ماه مذکور برای امضای سند انتقال حاضر نشود یا شرایط انتقال را فراهم نیاورد، اداره امور مالیاتی مستندات و مدارک لازم را به یکی از دفاتر اسناد رسمی ارسال نموده و نماینده دفتر حقوقی سازمان امورمالیاتی به نمایندگی ازطرف مؤدی مقدمات انتقال را فراهم آورده و سند انتقال را امضاء خواهد نمود.
ماده۵۴ ـ درمواردی که طبق ماده ۲۱۵ قانون مالیاتهای مستقیم برای ملک موردمزایده خریداری پیدا نشود در صورت موافقت سازمان امورمالیاتی کشور با تملک آن، مراتب به ضمیمه صورت مجلس آخرین مزایده به منظور تنظیم سند انتقال به نام سازمان امور مالیاتی کشور به یکی از دفاتر اسناد رسمی اعلام خواهد شد و در صورتی که مؤدی حاضر به امضای سند انتقال و یا فراهم آوردن شرایط انتقال نشود نماینده حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور به نمایندگی از طرف مؤدی کلیه شرایط را فراهم نموده وسند انتقال را امضاء خواهد کرد.
ماده۵۵ ـ در مورد افراد مذکور در مواد ۲۶ و ۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم چنانچه ظرف مهلت مقرر نسبت به پرداخت یا تقسیط بدهی قطعی شده خود اقدام ننمایند، مقررات این آییننامه حسب مورد نسبت به ماترک اموال مورد وقف یا حبس یا نذر جاری می باشد.
ماده۵۶ ـ هرگاه شخص ثالث نسبت به تمام یا قسمتی از اموال غیرمنقول بازداشتشده و حقوق ناشی ازآن ادعای حق کند، عملیات اجرایی در صورتی متوقف میشود که دعوی، مستند به سند رسمی یا رأی قطعی دادگاه بوده و تاریخ وجود حق یا تنظیم سند، مقدم بر تاریخ بازداشت اموال غیرمنقول باشد و این امر موردتأیید هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم قرارگیرد.
فصل ششم ـ مقررات عمومی
ماده۵۷ ـ هرگاه مؤدی بر طبق ماده ۱۶۱ قانون مالیاتهای مستقیم (با آخرین اصلاحات مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰) تأمین سپرده باشد، این تأمین مانع از بازداشت سایر اموال او که وصول مالیات از آن محل سهلتر باشد، نیست. ولی پس از وصول طلب دولت، اداره امور مالیاتی مکلف است فوراً نسبت به رفع تأمین اقدام کند.
ماده۵۸ ـ شکایت از اقدامات اجرایی یا درخواست توقف موقت عملیات اجرایی و یا درخواست رفع اثر از اقدامات اجرایی مانع از ادامه عملیات اجرایی نمیگردد مگر در موارد ذیل:
الف) مؤدی نسبت به پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی حسب مقررات این آییننامه اقدام نماید و یا معادل میزان بدهی، وجه نقد یا تضمین بانکی و یا وثیقه ملکی بسپارد و یا ضامن معتبرکه اعتبارضامن مورد قبول اداره امور مالیاتی باشد، معرفی نماید.
ب) براساس رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی مـوضوع مـاده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم مبنی برتوقف عملیات اجرایی؛
در صورتی که هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم دلایل شاکی را قوی بداند و یا شکایت شاکی مستند به سند رسمی یا احکام قطعی مراجع قضایی یا اسناد اداری باشد، بدون اخذ تأمین قرار توقف عملیات اجرایی را صادر مینماید.
ج) نقض رای هیأت حل اختلاف مالیاتی توسط شورای عالی مالیاتی یا دادنامه صادره توسط دیوان عدالت اداری و یا مراجع قضایی ذیصلاح؛
با توجه به تکلیف قانونی شعب دیوان عدالت اداری مبنی بر رسیدگی خارج از نوبت پس ازصدور دستور موقت، مسئولین ذیربط سازمان امور مالیاتی کشور مکلفند در اسرع وقت و در فرجه قانونی نسبت به ارسال پاسخ به شعب دیوان اقدام نمایند.
د) پروندههای موضوع تبصره ماده۱۵۷ قانون مالیاتهای مستقیم در صورت قطعیت مالیات در هیأت حلاختلاف مالیاتی موضوع ماده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم مطرح و چنانچه مطالبه مالیات از غیرمؤدی موردتأیید هیأت یادشده قرار گرفته باشد حکم بر مطالبه مالیات، کان لم یکن تلقی میگردد.
تبصره ـ توقف عملیات اجرایی جز در موارد مصرح در این ماده، تخلف انتظامی بوده و دادستان انتظامی مالیاتی موظف به رسیدگی و تقاضای مجازات متخلف یا متخلفین از هیأت عالی انتظامی میباشد.
ماده۵۹ ـ اشخاص ثالثی که پرداخت مالیات دیگری را تعهد یا ضمانت کرده یا به موجب قانون مکلف به کسر و ایصال مالیات دیگری میباشند و نسبت به پرداخت مالیات با مؤدی مسئولیت تضامنی دارند؛ چنانچه نسبت به مطالبات و مالیاتهای قطعیشده و مورداجراء، از اقدامات اجرایی شکایت نمایند صدور قرار توقف عملیات اجرایی به طریق مقرر در ماده ۵۸ این آییننامه و بندها و تبصره آن خواهد بود.
ماده۶۰ ـ شکایت به عنوان اشتباه در محاسبه در مرحله اجرایی مانع از ادامه عملیات اجرایی نخواهد بود.
ماده۶۱ ـ هرگاه مؤدی مالیاتی در حین عملیات اجرایی فوت نماید و یا محجور شود، عملیات اجرایی تا زمان معینشدن ورثه قانونی درمورد متوفی و یا نصب قیم در مورد محجور، متوقف میشود. لیکن اداره امور مالیاتی میتواند در صورتی که جزء ماترک متوفی و یا جزء دارایی محجور، موجودی نقدی باشد، به میزان بدهی و با رعایت تشریفات قانونی قبل از تعیینشدن ورثه قانونی و یا نصب قیم توسط مراجع ذیصلاح، موجودی نقدی را توقیف نماید.
تبصره ـ چنانچه بین وراث متوفی، صغیر یا محجوری باشدکه ولی قهری نداشته باشد، عملیات اجرایی نسبت به سهم صغیر یا محجور تا تعیین قیم متوقف میگردد.
ماده۶۲ ـ کلیه مقررات مندرج در این آییننامه در مورد بدهکاران موضوع ماده ۴۸ قانون محاسبات عمومی نیز جاری بوده و تکلیف وصول این قبیل مطالبات نیز همانند مطالبات مالیاتی میباشد.
دستگاه اجرایی بستانکار موضوع مواد ۴۸ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱۳۶۶ و ۳۲ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت مصوب۱۳۷۳ مکلف است علاوه بر مشخصات هویتی اشخاص بدهکار شامل اشخاص حقیقی: نام و نام خانوادگی، شماره شناسنامه، تاریخ تولد، نام پدر، کد ملی، آدرس دقیق محل سکونت، محل کار و در مورد اشخاص حقوقی: شماره ثبت، کد اقتصادی، آدرس دقیق محل فعالیت و مشخصات دقیق هیأت مدیره و میزان بدهی، مشخصات کاملی از اموال و داراییها، مطالبات و تضمینات و وثایق، اعم از نقدی و غیرنقدی و محل استقرار آنها را به اداره امورمالیاتی (اجرائیات) مربوط اعلام نماید.
ماده۶۳ ـ سازمان امورمالیاتی کشور و ادارات کل امورمالیاتی میتوانند کلیه هزینههای حفظ و نگهداری اموال منقول و غیرمنقول مؤدیان مالیاتی را که براساس مقررات فصل نهم قانون و از طریق عملیات اجرایی از مؤدی توقیف مینمایند، ازمحل اعتبارات مصوب سالیانه خود تأمین و پرداخت نموده و معادل کل هزینههای انجام شده را از حاصل فروش اموال کسر و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نمایند.
ماده۶۴ ـ این آییننامه مشتمل بر ۶۴ ماده و ۲۵ تبصره میباشد که بنا به مفاد ماده۲۱۸ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۳/۱۲/۱۳۶۶ و اصلاحات بعدی آن در تاریخ ۲۳/۳/۱۳۹۰ به تصویب رسید و پانزده روز پس از انتشار در روزنامه رسمی جایگزین آییننامه قبلی میشود.