بخش نخست
یکی از تحولات مهم در حقوق شرکتها در سراسر دنیا، ایجاد و توسعه نظام حاکمیت شرکتی به عنوان یکی از منابع حقوقی حاکم بر شرکتهای سهامی بهویژه در مورد شرکتهای بورسی است. در ایران نیز متاثر از تحول و تجربه بینالمللی، بر اساس الزام بند ح ماده ۴ قانون برنامه ششم توسعه مبنیبر اصلاح نهادی حاکمیت شرکتی شرکتهای سهامی عام و نهادهای مالی جهت توسعه بازار سرمایه، قواعد الزامآور حاکمیت شرکتی به موجب دستورالعمل «حاکمیت شرکتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرا بورس تهران» در راستای حمایت از سرمایهگذاران، پیشگیری از وقوع تخلفات و نیز ساماندهی و توسعه بازار شفاف و منصفانه اوراق بهادار، در سال ۱۳۹۷ به تصویب هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسیده است. با توجه به جایگاه منحصر به فرد هیاتمدیره در اداره امور و اموال شرکت و حفظ منافع شرکت، سهامداران و سایر ذینفعان، الزامات مربوط به هیاتمدیره از موضوعات مورد توجه قواعد حاکمیت شرکتی است و موضوع «استقلال مدیران» در مرکز این الزامات قرار دارد. تمام شرکتهای بورسی و مدیران آن مکلف به رعایت الزامات مربوط به شرط استقلال مدیران هستند و عدم رعایت آنها موجب تخلفات و تنبیهات انضباطی بازار سرمایه خواهد بود.
۱- جایگاه شرط استقلال مدیر در نظام حقوقی شرکتهای سهامی و نظامات حاکمیت شرکتی. از نظر حقوقی
تمایز بین کارکرد «مالکیت» وکارکرد «مدیریت»در شرکت، از ویژگیهای شرکت سهامی در مقایسه با سایر شرکتهاست. کارکرد مالکیت توسط جمع سهامداران و کارکرد مدیریت توسط هیاتمدیره اعمال میشود. این دو رکن شرکتی، با وجود ارتباط ساختاری که با یکدیگر دارند با این حال در اعمال کارکردهای خود مستقل هستند. با وجودیکه در منابع قانونی حقوق شرکتهای سهامی از جمله لایحه قانونی استقلال قانون تجارت، این تمایز و آثار آن از جمله ضرورت استقلال اعضای هیاتمدیره در تصمیمگیری قابل شناسایی است ولی فاقد احکام و قواعد خاص در این مورد است. برعکس، در نظامات خاص حاکمیت شرکتی، با توجه به اهداف ویژه آن نسبت به نظام قانونی حقوق شرکتها، قواعد، احکام و آثار برجسته و روشنی در مورد شرط استقلال مدیر پیشبینی شده است.
در نظام معمول و قانونی حقوق شرکتها، تقسیمبندیهایی در مورد مدیران وجود دارد که میتواند واجد جنبههایی از مفهوم استقلال مدیر باشد، تقسیمبندیهایی همچون عضو موظف و غیرموظف هیاتمدیره ( در حقوق شرکتهای ایران)، یا مدیر اجرایی و غیراجرایی ( در حقوق شرکتهای آمریکا)، مدیران خارجی و مدیران داخلی شرکت و نیز مدیران تمام وقت و مدیران پاره وقت ( در حقوق شرکتهای آلمان یا ژاپن). این تقسیمبندیها با وجودیکه جنبههایی از استقلال مدیر ( برای مدیر غیرموظف یا غیراجرایی) را با خود دارد ولی همه الزامات مربوط به «استقلال مدیر» به عنوان مفهومی اصیل، آنگونه که در حاکمیت شرکتی شناسایی شده است، را پوشش نمیدهند. این تفاوت تلقی نظام حقوق شرکتها از استقلال مدیر در مقایسه با نظامات حاکمیت شرکتی را میتوان ناشی از اهداف و کارکرد ویژه حاکمیت شرکتی دانست. در ایران در حالی که لایحه قانونی اصلاح قانون تجارت فاقد احکام و الزامات خاص برای استقلال مدیر است دستورالعمل حاکمیت شرکتی دربردارنده الزامات و تکالیف عمدهای در این مورد است. در آمریکا در مقایسه با قواعد حقوقی عام شرکتها که فاقد الزامات خاصی در مورد استقلال مدیر است، مدتی طولانی است که استقلال مدیر تبدیل به جنبه مهمی از حاکمیت شرکتی در بازارهای بورسی شده است. بیشاز ۸۰درصد مدیران شرکتهای بزرگ در آمریکا واجد شرایط و استانداردهای مقرر برای استقلال هستند.
۲- الزامات حاکمیت شرکتی در مورد استقلال مدیران
موضوع استقلال مدیران و تکلیف شرکتهای بورسی به اینکه درصد مشخصی از اعضای هیاتمدیره در زمره مدیران مستقل باشند در نظامات حاکمیت شرکتی کشورهای دنیا پیشبینی شده است. به موجب مقررات بورسی و مقررات حاکمیت شرکتی بازار بورس نیویورک، در تمام شرکتهای بورسی ( به استثنای شرکتهای با حداقل ۵۰درصد سهامدار کنترلی) اکثریت مدیران شرکتهای بورسی باید مستقل باشند. سه کمیته اصلی شامل کمیته حسابرسی، کمیته پرداخت حقالزحمه و کمیته انتصابات منحصرا باید از مدیران مستقل تشکیل شده باشند.
کد حاکمیت شرکتی در هلند حتی فراتر میرود و توصیه میکند که تمام اعضای هیاتمدیره باید مستقل باشند.
در استرالیا برابر با توصیه نامه حاکمیت شرکتی، رئیس شرکت باید مدیر مستقل باشد. گفته میشود در ۱۰۰ شرکت بزرگ، ۵/ ۶۴درصد از کل مدیران، مدیران مستقل هستند.
در برخی کشورها از قبیل بریتانیا گرچه مفهوم مدیران مستقل مفهوم جدیدتری است ولی تعداد ضروری مدیران مستقل در هیاتمدیره مدام در حال افزایش است. بهموجب قواعد حاکمیت شرکتی بریتانیا، علاوه بر رئیس هیاتمدیره، حداقل نیمی از هیاتمدیره شرکتهای بورسی بریتانیا، باید متشکل از مدیران مستقل غیراجرایی باشند. کد حاکمیت شرکتی فرانسه توصیه میکند که تعداد مدیران مستقل در شرکتهایی که فاقد سهامدار کنترلی هستند باید به حداقل نصف مدیران برسد و در سایر شرکتها باید حداقل یکسوم از تعداد کل اعضای هیاتمدیره باشد. در هند، بند ۴۹ دستورالعمل حاکمیت شرکتی الزام میکند که حداقل نیمی از اعضای هیاتمدیره باید مستقل باشند. در ماده ۴ دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مقرر شده که تعداد اعضای مستقل هیاتمدیره نباید کمتر از ۲۰درصد تعداد کل اعضای هیاتمدیره باشد و تعداد اعضای مستقل در شرکتها، حسب صلاحدید سازمان بورس قابل افزایش است. بررسی و احراز شرایط استقلال مدیر برای شخص نامزدی مدیر مستقل، بر عهده کمیته انتصابات شرکت خواهد بود (ماده ۱۵ دستورالعمل) و سهامدارانی که در نظر دارند به عنوان عضو مستقل هیاتمدیره انتخاب شوند باید درخواست خود را به همراه اقرارنامه استقلال به کمیته انتصابات ارائه دهند ( ماده۳۹ دستورالعمل).
توضیح. بخش دوم از این سلسله مطالب، در مورد هدف و کارکردهای شرط استقلال مدیران و در بخش سوم در مورد مفهوم و شرایط استقلال مدیر خواهد بود که در همین صفحه و ستون منتشر میشود.